سبحان الله
سبیح(سبحان الله) عبارت است از پاک و منزه دانستن خداوند از هر نقص و عیب.
توضیح: در معناى تسبیح سه امر وجود دارد که بدون تحقق هر یک معناى حقیقى تسبیح حاصل نمى شود: ۱- نفى هر نقصى از خداوند، ۲- علم و شعور تسبیح گوینده، ۳- قولى بودن تسبیح. نسبت به تحقق امر اول در موجودات عالم بحثى نیست. هر مخلوقى در این عالم با زبان فقر و احتیاج خود، خبر از خالق سبحان مى دهد و این همان معناى تسبیح تکوینى است (هر مخلوقى در این جهان به عنوان این که معلول است، خبر از خالق و علت خود مى دهد و از آن جا که موجود ناقص و نیازمندى است، خبر از کمال و بى نیازى علت خود مى دهد.
قرآن کریم درباره این معنی از تسبیح می فرماید:
الإسراء : ۴۴ «...َ وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً ؛و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى گوید ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید او بردبار و آمرزنده است. »
امر دوم (شعور و آگاهى) نیز از دیدگاه قرآن در همه موجودات هست. البته این بدان معنا نیست که علم همه موجودات، یکسان و از یک نوع است. خداوند درباره اعضاى بدن انسان مى گوید:
فصلت، ایه ۲۱ و ۲۲
«حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اَللَّهُ اَلَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ تا چون بدان رسند، گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه مى کرده اند، بر ضدشان گواهى دهند و به پوست بدن خود مى گویند: چرا بر ضد ما شهادت دادید؟ مى گویند: همان خدایى که هر چیزى را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است و او نخستین بار شما را آفرید و به سوى او برگردانیده مى شوید»
معنای تسبیح در نماز:
اما تسبیح (سبحان الله) به معنای اعلام انزجار از طرز فکر مشرکان است: «سبحان الله عما یشرکون حشر/۲۳ و «سبحان الله عَما یصفون صافات/۱۵۹ ؛ در حقیقت، «سبحان الله» تبرّی عمومی از همه کسانی است که نسبت به خدای سبحان دارای بینش شرک آلودند.
ذکر تسبیح در سرتاسر ارکان و اجزاء نماز وجود دارد. در ذکر رکوع , سجده و در تسبیحات اربعه در رکعات سوم و چهارم.در هرکدام از این موارد هم یک تفسیر مخصوص به خود دارد لکن آن چه در همه مشترک است اذعان و اعتراف به پاکی و بی عیب و نقص بودن خداوند دارد.
با ذکر سبحان الله خداوند را از هرگونه نقص منزه می دانیم و با ذکر سبحان ربی اذعان می کنیم که خداوند متعال در مرتبه ربوبیت و تربیت ما هیچ نقص و کمبودی نگذاشته است و هر انچه نقص و کاستی وجود دارد از ناحیه ما است. سر نجات بندگان شایسته خداوند در رسیدن به این حقیقت است.
در ذکر یونسیه در قرآن کریم (انبیا : ۸۷) می خوانیم:«لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین».
در حقیقت آنچه باعث نجات حضرت یونس از مهلکه شد رسیدن به حقیقت تسبیح و اعتراف به آن بود . بعد از انکه حضرت یونس به توحید خداوند اعتراف کرد و با گفتن ذکر تسبیح به این حقییقت اشاره نمود که خدایا هر چه نقص و کاستی و عجله است از من است و تو در مربیگری و تربیت خود چیزی کم نگذاشتی !! آنگاه نجات یافت و در ادامه این ذکر قران می فرماید« فاستجبنا له و نجیناه من الغم » خداوند می فرماید حال که به نقص خویش آگاهی یافتی و به پاکی من شهادت دادی دعایت را اجابت می کنم و تو را از مهلکه ضلالت نجات می دهم و از غم خارج می کنم . و هرکس که به این روش عمل کند او را نیز نجات خواهم داد.«و کذلک ننجی المومنین؛ و دیگر مومنین را هم به همین گونه نجات خواهم داد».
یعنی در سختیها و مصایب تسبیح و اعتراف به این حقیقت که خداوند در هدایت خویش چیزی کم نگذاشته و انچه از مصیبتها به ما وارد می شود از ظلمی است که خود بر خود کرده ایم (انی کنت من الظالمین ) سبب می شود که مهلکه و مصیبت خارج شویم و نظر لطف الهی نصیبمان گردد.
سر تکرار تسبیح خداوند نیز متعدد است
۱) تکرار در حقیقت تداعی کننده نوعی خضوع و خشوع در مقابل خداوند متعال است .
۲) با تکرار زمینه توجه و تفکر حاصل می گردد.
۳) تکرار قولی سبب تاثیر قلبی می گردد.
یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذكر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.
ذكر خدا، از یاد بردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مكدّر می كند.ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشكوهی دارد.
یکی از بهترین اذکار ذکر تسبیح (سبحان الله) است که احادیث مختلفی وجود دارند که برای گفتن ذکر «سبحان الله» به تنهایی ثوابهایی قرار داده شده است:
1. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر که صد مرتبه سُبحانَ اللَّه بگوید، بهتر است از راندن صد شتر [که با خود به حج برد تا آنها را از براى خدا قربانی کند]».
2. مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ اللَّهِ» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگداشتن عزّت و شکوه خداوند، بزرگ و پاک دانستن او از هر آلایشى که مشرکین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بندهاى این کلمه را بگوید همه فرشتگان براى او طلب رحمت نمایند».
3. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «هر کس در مسجد خیف در منا صد مرتبه سبحان اللَّه بگوید خداوند تعالى ثواب آزاد کردن یک بنده، در نامه عمل او بنویسد».
4. امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر کس که سبحان اللَّه بگوید، خداوند درختى در بهشت برایش مىکارد».
5. یونس بن یعقوب نقل مىکند که به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: آیا کسى که صد بار ذکر «سبحان اللَّه» را بگوید در زُمره کسانى است که، «ذکر و یاد خدا را بسیار کنند؟!»[5] فرمود: «بلى».
پاداش گوینده سبحان الله:
امام صادق (علیه السلام) از پدر و جد بزرگوارش حضرت امام (علیه السلام) روایت مى كند: نبى اكرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ مسائلى كه مردى یهودى از آن حضرت پرسیده بود، ضمن حدیث طویلى فرمود: آن گاه كه بنده سبحان الله بگوید، آنچه پایین تر از عرش خداست با او سبحان الله مى گویند و به گوینده ده برابر پاداش آنها داده مى شود و چون الحمدلله گوید، خداوند نعمت دنیا را به او كرامت كند تا نعمتهاى آخرت را ببیند، و آن سخنى است كه بهشتیان هنگام ورود به بهشت مى گویند و همه سخنها در دنیا قطع مى شود به جز الحمدلله كه قطع نمى گردد و آیه كریمه (احزاب ، 44): درود بهشتیان در روزى كه به دریافت و دیدار پاداش خدا نایل مى شوند، سلام است به همین حقیقت اشارت دارد.